وحشت اجتماعی از کرونا

به گزارش وبلاگ بام شهر، بیش از 14 ماه از آغاز بیماری کرونا در دنیا می گذرد. در طول این مدت، سبک زندگی همه مردم به طور جدی تغییر نموده، حالا با هرخرید وسایل خانه از خوراکی گرفته تا بقیه لوازم را باید تک به تک ضدعفونی کرد و علاوه بر رعایت فاصله گذاری اجتماعی و تحمل تنهایی و دوری از اجتماعات به دلیل ترس از ابتلا به کرونا، باید تمامی پروتکل های اعلامی از سوی وزارت بهداشت را هم رعایت کنیم؛ این در حالی است که گروهی از مردم حتی قبل از اینکه بیماری کرونا پایش به زندگی بشر باز گردد، وسواس های بیمارگونه و اضطراب از بیمار شدن داشتند، به نحوی که هم زندگی خود و هم زندگی اطرافیان خود را با اختلال روبرو می کردند.

وحشت اجتماعی از کرونا

روزنامه ایران در ادامه نوشت: این دسته از افراد که به وسواسی بودن معروف هستند، به طور دائم تمامی وسایل خانه را شست و شو می دادند و وسواس های شدید داشتند، اما حالا با شروع این بیماری نه تنها رفتار های بیمارگونه افراد استرسی و اضطرابی بیشتر شده، بلکه بر تعداد آن ها هم به نحو چشمگیری اضافه شده است. سابق بر این افراد وسواسی یا استرسی ممکن بود بیماری های روانی با زمینه های ژنتیکی داشته باشند و در نهایت منجر به یک بیمار وسواسی شده باشند، اما در حال حاضر بسیاری از افراد جامعه که قبلاً به صورت یک شهروند عادی در حال زندگی بودند و علائمی از وسواس نداشتند، دچار اختلال وسواس شدید و اضطراب ناشی از ابتلا به کرونا یا همان فوبیای کرونا شده اند.

بر اساس پژوهش های اجرا شده و تحلیل های گسترده در این حوزه، در طول شش ماه نخست شیوع بیماری کرونا 9 تا 11 درصد استرس، اضطراب، افسردگی شدید و متوسط گزارش شده و در حال حاضر این رقم به 16 درصد رسیده است، در این میان تنها 17 کشور از 116 کشور دنیا، بودجه های مربوط به خدمات سلامت روان را افزایش داده اند، بر اساس افزایش مسائل روان و به نوعی شیوع فوبیای کرونا ضروری است که تحلیل ها و پژوهش ها و خدمات سلامت روان بیشتری در کشور ارائه شود و همچون بحث سلامت جسمی و پیشگیری از افزایش شیوع ابتلا به کرونا از افزایش بیماری های روانی ناشی از کرونا نیز جلوگیری شود.

کاهش افکار کرونا زدگی

فرشاد نجفی پور، روانشناس با اشاره به این که این روز ها حملات وحشت از کرونا یا به قولی کرونا زدگی در جامعه به وجود آمده می گوید: این حملات، غیر قابل پیش بینی، ناگهانی و شدید هستند؛ بیشتر این افراد در ظاهر حالشان خوب است، ولی درصدی دچار مشکل مزمن هستند، در حدی که زندگی آن ها مختل می شود تا جایی که می توان گفت، این افراد بیمار هستند. 70 درصد کسانی که بیش از هفته ای یک بار دچار این حملات استرسی می شوند، مسائل روانی دیگری که اغلب افسردگی، میل به خودکشی و اعتیاد هستند هم دارند، البته خوشبختانه این بیماری درمان پذیر است.

به گفته او، بیشتر این قبیل افراد فکر می نمایند که کرونا دارند و قبل از تشخیص، چند بار به پزشک و اورژانس و بیمارستان مراجعه نموده اند. برای درمان این بیماران باید در وهله اول مطمئن شد که کرونا ندارند، بعد تحت درمان با دارو قرار گیرند و سپس روان درمانی شامل ریلکسیشن، مواجهه با موقعیت و بازسازی فکر شروع شود، البته افرادی که دچار فوبیای شدید کرونا می شوند، ممکن است در زمان کودکی، خجالتی و عصبی بوده اند و پدر و مادر هایی سختگیر داشته اند. افراد مختلفی می توانند دچار وسواس و فوبیای کرونا شوند، تشدید اضطراب در یک موقعیت تنش زا می تواند باعث شود فرد خود را مبتلا به کرونا حس کند و این فکر سبب وحشت می شود، این دسته از افراد با اصلاح فکر درمان می شوند.

نجفی پور، در ادامه در خصوص گروه دیگر شرح می دهد: اضطراب سبب می شود آدم ها تند تر نفس بکشند. این کار باعث سرگیجه و متعاقباً وحشت از تنگی نفس کرونایی می شود. این ها باید درست نفس کشیدن را یاد بگیرند. از سویی، یک اتفاق ناگوار سبب تپش قلب، عرق کردن و لرزیدن زانو می شود. این حالت شرطی شده و افزایش ضربان قلب به هر دلیلی وحشت ایجاد می نماید. این افراد نیز باید چند بار افزایش ضربان قلب را تجربه نمایند و ببینند که اتفاق خاصی هم نمی افتد. در این ایام که همه ما با کرونا دست و پنجه نرم می کنیم، تقریباً نیمی از آن هایی که فوبیای این بیماری را دارند، شدیداً می ترسند از خانه خارج شوند، چون فکر می نمایند خارج از خانه حالشان بدتر می شود. غالباً اولین حمله کرونازدگی، پس از مرگ در اثر کرونا یا ابتلای یک نفر به کرونا که می شناخته اند رخ می دهد، اما خیلی از حمله ها هیچ زمینه ای ندارد.

اواسط دهه سوم زندگی، زمان مناسبی برای شروع این بیماری است، هرچند وحشت زدگی می تواند جنبه ارثی هم داشته باشد. دارو ها حتی در بهترین شرایط بیش از 30 درصد بیماران کرونا زده را درمان نمی نمایند و بسیاری از این دارو ها اعتیاد آور هستند و عوارض جانبی دارند، عود پس از درمان با دارو زیاد است، پس بهترین درمان برای این بیماران، کاهش افکار منفی، باور های غیر منطقی و قضاوت های غلط به همراه مواجهه با موقعیت و در عین حال همراه با حمایت، ریلکسیشن و کسب اعتماد به نفس است.

نجفی پورمی افزاید: به یاد داشته باشیم بعضی از این بیماران به فکر خود کشی می افتند، این افراد را باید بلادرنگ به بخش تخصصی سلامت روان برد و جلوی هرگونه حادثه غیرقابل جبرانی را گرفت.

فوبیای کرونا در بین خانواده ها و راه حل های آن

فهیمه نظری، مدرس و پژوهشگر اجتماعی نیز با بیان این که ویروس کرونا همچنان به یکه تازی خود ادامه می دهد و اپیدمی آن در حال گسترش بیش از پیش است، اظهار می نماید: زندگی پس از کرونا به نوعی مختل شده است و در این بین وظیفه هریک از ما این است آگاهانه بیندیشیم و عاقلانه عمل کنیم. آنچه مسلم است، در شرایط فعلی احتمال مبتلا شدن هریک از ما به این ویروس در صورت عدم رعایت پروتکل های بهداشتی بیشتر از گذشته است.

به همین دلیل در بسیاری از افراد که تا به امروز به این ویروس مبتلا نشده اند، نوعی استرس و اضطراب دیده می شود، بویژه اگر آن ها شخصیت وسواس گونه هم داشته باشند، ترس شان بیشتر احساس می شود. چنانچه این ترس بیش از حد باشد، می تواند تبدیل به نوعی از ترس به نام ترس مرضی شود که در صورتی که در فرد نهادینه شود، تبدیل به فوبیا می شود. فوبیا، همان ترس شدید یا هراس است، نوعی رفتارغیرمنطقی و بیمارگونه که به دلیل تأثیرگذاری بسیار بالا، می تواند علاوه بر خود شخص، سایر افراد و اعضای خانواده یا دوستان دیگرش را نیز درگیر کند. این نوع ترس و وحشت ایجاد شده از این بیماری کاذب بوده و بسیار شدیدتر از خود بیماری است.

به اعتقاد او، باید بدانیم که کرونا یک بیماری جسمی است و در نهایت امر، کنترل شده و زمانی فروکش خواهد نمود، اما تبعات روانی ناشی از آن بسیار بیشتر از جنبه جسمی آن بوده و اختلالات روانی جدی، تضعیف سیستم ایمنی بدن، برهم خوردگی نظم زندگی و از بین رفتن آرامش فرد را به دنبال خواهد داشت. در حال حاضر بسیاری از افراد و خانواده ها در جامعه ما با این فوبیا دست و پنجه نرم می نمایند. این فوبیا بیشتر نزد افراد یا خانواده هایی دیده می شود که زمینه دلشوره، اضطراب و استرس را در خانواده خود تجربه نموده اند و وقتی که در معرض اخبار کرونا قرار می گیرند ترس شان بیشتر می شود.

او در ادامه شرحات خود، می گوید: حال هریک از ما به عنوان یک شهروند در جامعه وظیفه داریم تا این اقدامات را انجام دهیم تا به فوبیای کرونا دچار نشویم، در ابتدا، جدی دریافت توصیه های بهداشتی و درمانی، پس از آن، پیگیری اخبار و اطلاعات صحیح مربوط به کرونا به وسیله مراجع رسمی خبر و توجه به توصیه و نکات بهداشتی که سازمان دنیای بهداشت (WHO) و سازمان نظام بهداشت و درمان کشور در اختیار عموم مردم قرار می دهد. وهله بعدی، آموختن و مهارت های صحیح پیشگیری از بیماری و درمان به وسیله افرادی که تخصص و تجربه بیشتری در این زمینه دارند باید مدنظر قرار دهیم، درخواست از دوستان و مشاوران جهت ارائه رهنمود در بروز استرس و اضطراب های اولیه جهت حفظ آرامش بیشتر خود و اعضای خانواده هم می تواند مفید باشد. گام مؤثر دیگر، حمایت و ایجاد امنیت روانی برای اعضای خانواده بویژه بچه ها و سالمندان است.

نظری در ادامه می گوید: ایجاد امید و همدلی با افرادی که در خانواده آسیب پذیرتر از دیگران هستند، به وسیله مصاحبه و صحبت با یکدیگر هم رفتاری پرفایده است، در عین حال دور کردن بچه ها و سالمندان خانواده در معرض قرار دریافت اخبار بد مربوط به کرونا را هم باید لحاظ کرد. در کنار این موارد، انجام حرکات بدنی و آرام سازی ذهنی (Relaxation) برای حفظ آرامش و تمدد اعصاب خود و خانواده مؤثر است.

این جامعه شناس با خطاب قرار دادن مسئولان و اصحاب رسانه درخواست می نماید: ضمن ارائه اخبار و اطلاعات مربوط به آمار مبتلایان، تعداد افراد فوت شده روزانه که در زمره وظیفه رسانه ای آن ها است، به دیگر بخش های رسالت رسانه ای خود توجه نشان دهند، به عنوان نمونه روحیه دادن به اقشار و گروه های مختلف، همچون خانواده های افراد جوان، افرادی که تنها زندگی می نمایند، همچنین سالمندان توجه بیشتری نشان دهند و پخش برنامه های سرگرم نماینده و شاد و برنامه هایی که به طور غیرمستقیم به نحوه برخورد با بیماری توجه نشان می دهند مدنظر قرار بگیرند، ارائه اطلاعات مناسب و قابل فهم به دور از هرگونه انتقال استرس و اضطراب، ارائه راه های مدیریت ترس یا راه حل های مواجهه با کرونا، تزریق اخبار مالی امید بخش در شرایط بحرانی کنونی هم، می تواند در این روز ها بسیار مؤثر باشد و ضروری است که به این مقوله ها توجه بیشتری داشت.

وسواس کرونایی در زنان بیشتر از مردان

مریم بهادری، فعال حوزه زنان هم درباره استرس و وسواس ناشی از کرونا می گوید: شستن مکرر دست ها با آب و صابون، ضدعفونی کردن دست ها با الکل و دیگر مواد ضدعفونی نماینده، ضدعفونی کردن سطوح و پیگیری پروتکل های بهداشتی و همچنین ضدعفونی کردن بسته بندی های موادغذایی و شستن از همواره بیشتر میوه ها و سبزیجات شاید دیگر تبدیل به یک امر عادی برای یکایک ما شده باشد، به نحوی که شاید همه ما بیشتر از گذشته لباس ها را تعویض نموده و شست و شو می دهیم؛ از سویی هم بعضی از آمار ها از افزایش 30 درصدی مصرف آب نسبت به پیش از وقوع پاندمی کرونا خبر می دهد، اما در این میان سهم زنان از پرداخت بیشتر به مقوله بهداشت منازل و استفاده از شوینده ها و میزان مصرف آب گویا بیشتر است.

او در ادامه اضافه می نماید: در کنار آمار های مصرف بیش از حد آب، چه به صورت دنیای و منطقه ای، پژوهش ها حکایت از آن دارد که با افزایش بیش از 70 درصدی، کسانی که از اختلال وسواس فکری رنج می برده اند، دچار وسواس شست و شو نیز شده اند و میزان قابل توجهی از این آمار ها متوجه زنان و بخصوص زنان خانه دار است که از حیث تقسیم بندی سنتی وظایف، بیشتر وقت خود را در خانه می گذرانند. همچنین انزوای اجتماعی یا همان فاصله گذاری اجتماعی و ناامنی مالی نیز درست است که روی تمامی آحاد جامعه تأثیر گذاشته، اما به شکل قابل توجه و به صورت منفی اثر خود را بیشتر روی جامعه زنان گذاشته است. چنانچه طبق آمار ها گفته شده 70 درصد از کسانی که در طول شیوع بیماری کووید 19 شغل خود را از دست داده اند، زنان بوده اند.

به گفته بهادری، شیوع همزمان اضطراب و افسرگی، استرس، ناامنی های مالی، بیشتر باقی ماندن در محیط منزل، آسیب پذیری روانشناختی بیشتر نسبت به مردان، نبود ارتباطات اجتماعی مطلوب و مؤثر، میزان تاب آوری پایین در اقشار آسیب پذیر و بویژه زنان و به دنبال آن کم تحرکی و چاقی، عدم رضایتمندی از زندگی در طول شیوع ویروس کرونا و از طرف دیگر از دست رفتن جان افراد جامعه در اثر ابتلا به این بیماری و مواجهه با موقعیت سوگ ابراز نیافته در نزدیکان متوفی و ناامیدی کلیت جامعه از حل این بحران، تا حد زیادی توانسته است نه تنها نیروی اجتماعی و شخصی زنان را تحلیل ببرد، بلکه زمینه ساز بروز بسیاری از اختلالات روانشناختی شود که البته وسواس به انحای مختلف از این جمله است.

این پژوهشگر و فعال حوزه زنان معتقد است: بیماری کرونا از طرفی به گواهی سازمان دنیای بهداشت، زمینه ساز یک اختلال اجتماعی با نام وحشت اجتماعی شده است که بعضی از رفتار ها از جمله تهیه بیش از حد صابون ها، ضدعفونی نماینده ها، پاک نماینده ها و یورش بی سابقه به فروشگاه های خصوصاً عظیم و زنجیره ای از پیامد های آن است و جالب اینجاست که این رفتار اجتماعی همچون بیماری کووید19 با سرایت بالایی در جامعه در حال انتشار بوده و هست، البته پس از حدود یکسال و چند ماه از همه گیری بیماری کرونا در کشورمان شاهد کم شدن قابل توجهی از وسواس ها و البته شدت دریافت اختلالاتی همچون وسواس و اضطراب و افسردگی و بروز رفتار های ضداجتماعی هستیم.

به نظر می رسد در جامعه ایرانی که هنوز هم شکل سنتی رفت وآمد های خانوادگی در آن پاس داشته می شود و از سویی دیگر استفاده از خدمات روانشناسی و روانپزشکی در جامعه جانیفتاده و تا حد زیادی از آن احتراز هم می شود، این سؤال مطرح شود که بر فرض واکسیناسیون سراسری و رخت بربستن این بیماری از بستر اجتماع ایرانی، عواقب روانشناختی این همه گیری تا سال ها بر پیکره اجتماع همچون زخم های ناسوری بماند... مگر اینکه حاکمیت، نهاد های مدنی و آحاد ملت بر این زخم ها هرچه زودتر ضمادی سازند.

منبع: فرارو

به "وحشت اجتماعی از کرونا" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "وحشت اجتماعی از کرونا"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید