بیماری هایی که افراد را در بعضی کار ها نابغه می نمایند - وبلاگ بام شهر

به گزارش وبلاگ بام شهر، بعضی از بیماری ها میباشند که توانایی اعجاب انگیز ای به فرد مبتلا می دهند و با اینکه بیمار عملا بیمار و رنجور هست، اما در واقع یک نابغه هست.

به گزارش، احتمالا بدترین توهین به هر کسی این باشد که وی را روانی نامیده، یا گفت که سخت روانی دارد و باید به روان شناس و روان درمانگر مراجعه نماید. مریضی های روانی تاثیرات و تهمت های ناخوشایند اجتماعی با خود به همراه دارند.

در آینده احتمالا دیگر شاهد دیدگاه منفی این چنینی به بیمارانی که از اختلالات روانی رنج میبرند نباشیم، زیرا تعیین شده که این مریضی های روانی گاه با اثرات جانبی بسیار مفیدی همراه میباشند.

در واقع شمار زیادی از این مریضی های روانی با خود قدرت های فرا انسانی را به بیمار می بخشند که ممکن هست در تغییر دیدگاه نسبت به بیماران روانی سهم بسزایی داشته باشد. در ادامه این مقاله قصد داریم شما را با بعضی از مریضی های روانی آشنا کنیم که همراه با خود قدرت های فرا انسانی حیرت انگیز ای را به ارمغان خواهند آورد.

مریضی روانی اضطراب هویت تجزیه ای Dissociative identity disorder معمولا در فیلم ها و سریال ها به شیوه ای گیج نماینده و ناخوشایند به عکس کشیده میشود. در فیلم ها افراد دارای این اضطراب روانی معمولا شخصیت های جداگانه داشته و هر کدام از این شخصیت ها با افکار متفاوت خود رویداد ها عجیب وغریب و غیر قابل یقین را در اجتماع رقم میزنند.

اما این مریضی در انجام دادن کار های خطرناک و غیرمعمول خلاصه نمیشود. در واقع مغز این افراد تجربیات و احساسات ناخوشایند. را با تغییر دادن ماهیت آن ها سرکوب می نماید. اما اخیراً روانشناسان دریافته اند که این روش در واقع راهی برای رویارویی با شرایط ناخوشایند و نامطلوب روانی هست. بدین ترتیب شخص برای اینکه از درد و رنج عاطفی خلاصی یابد خود را شخصیتی دیگر فرض میکند.

اما در هر صورت این نوع اضطراب یک اضطراب روانی به شمار می آید، زیرا فرد شخصیت های متقاوتی را به خود می گیرد که در واقع متعلق به او نیست. وقتی که یک شخص مبتلا به این اضطراب دچار تجزیه شخصیتی میشود، مغزش به طور کامل ان ها را گول زده تا یقین نمایند که شخص دیگری میباشند، بدون اینکه از دوران استراحت

و خوشگذرانی ذهنی شان در کالبد یک شخصیت دیگر غیر از خود، کوچکترین خاطره ای به یاد داشته باشند. برای نمونه وقتی که شخصی به نام ماری برای اجتناب از احساسات دردناک دچار دوقطبی شدن شخصیت می شود، دیگر خاطرات دورانی که شخصیت سوزان سکان راهنمایی رفتار های وی را بدست گرفته هست را به یاد نخواهد آورد.

همین طور این اضطراب ممکن هست باعث شود که مغز فرد طوری رفتار کند که شخص احساس درد فیزیکی نیز نداشته باشد. در واقع در چنین شرایطی این اضطراب با تغییر هویت فرد باعث میشود که خاطرات ناگوارش را فراموش کند؛ چه آن خاطره اذیت روحی از یک اذیت جسمانی باشد و چه صدمه روحی از نجات از یک تصادف که نزدیک بوده باعث مرگ وی شود. کسانی که در یک پیشامد تصادف یا واقعه مرگبار بوده اند چنین تجربه ای را درک خواهند کرد.

مطالعات انجام گرفته بر روی افراد شدیداً وسواسی نشان داده که بین به تذکر سریع کلمات و میزان وسواس و اضطراب ارتباط وجود دارد. در این مطالعه به همکاری نمایندگان در پژوهش 320 کلمه بامعنی و 140 کلمه بی معنی داده شد. در 280 کلمه تکرار شده تمامی دسته ها نتیجه مشابهی داشتند.

اما کسانی که دچار اضطراب شخصیت وسواسی جبری Obsessive-Compulsive Disorder بودند بسیار سریع تر و با دقت بیشتری کلمات را به یاد می آوردند. انباشته کردن ذخیره کردن معمولا پدیده ای هست که در افراد دارای اضطراب شخصیت وسواسی جبری دیده میشود، اما این موضوع تنها در خصوص اشیاء نخواهد بود.

انباشته کردن خاطرات نیز روشی دیگری از انباشته کردن هست که معمولا در بین این بیماران دیده میشود. این روش به صورت اجباری و به عبارت دیگر غیرارادی رخ میدهد، زیرا افراد مبتلا به این اضطراب به صورت بیولوژیکی دقت بیشتری به جزییات ریز خاطرات و حافظه خود دارند که معمولا در بین افراد عادی دیده نمی شود.

عصب شناسان پس از اسکن مغز افراد مبتلا به اضطراب شخصیت وسواسی اجباری دیدند که بخش هایی از مغز این افراد که مربوط به تذکر تکراری خاطرات بود نسبت به افراد معمولی بزرگ تر هست که به شکل گیری خاطرات بیشتری از رویداد ها قبل منتهی میشود. مطالعاتی که در دانشگاه ایروین انجام شده نشان می دهد

که افراد دارای اضطراب شخصیت وسواسی اجباری دارای توانایی تذکر اطلاعات فراتر از مغز یک انسان عادی میباشند. به عبارت دیگر زمانی که مغز یک شخصیت وسواسی در حال پردازش وسواس هست می تواند هر چیزی که در خصوص آن وسواس وجود دارد را به سرعت به یاد بیاورد.

کسانی که به اضطراب کم توجهی- بیش فعالی Attention deficit hyperactivity disorder دچار میباشند معمولا قبل از خوردن صبحانه نیز ایده های خلاقانه زیادی خواهند داشت که از تمام ایده های خلاقانه یک فرد معمولی در تمام طول روز نیز بیشتر خواهد بود. در واقع این اضطراب باعث میشود

که ریسک پذیری شخص افزایش یابد که به خلاقیت ذهنی فرد منجر خواهد شد. اغلب این افراد به اشتباه به آرام و قرار نداشتن منفی و کمبود دقت متهم می شوند، اما آن ها دلایل خوبی برای بی قراری و کم توجهی به مسایل اطراف دارند. مغز افراد دارای اضطراب کم توجهی- بیش فعالی هیچ تحمل در مقابل چیز های که علاقه ای به ان ها ندارد

نخواهد داشت و بدون خستگی و آرامش در جهت تمرکز کردن بر روی چیز هایی که علاقه داشته و معمولا دارای مقادیر بالایی ریسک میباشند کوشش خواهد نمود. به همین علت مغز متفکر همۀ وقت} ریسک پذیر بوده، نرمال بودن را به بحران کشیده و برای مشاهده چیز ها از زاویه ای اخیر باور های عمومی را نمی پذیرد. اگر چه ممکن هست در درس هندسه نمره بالایی دریافت نکند.

اما بی تردید نخستین محصل در کلاس خواهد بود که می پرسد: علت منطقی برای یاد دریافت این مبحث چیست؟ . مغز این افراد به جای اینکه مثل دیگر افراد به راحتی قبول کند که دو بعلاوه دو در نهایت چهار خواهد شد، به دنبال پیدا کردن راه حل ها و جواب های خلاقانه می شود.

این افراد معمولا در شرایط بحرانی و خطرناک سریع تر تصمیم میگیرند به همین علت شانس بقای آن ها در چنین مواردی نسبت به یک شخص عادی بسیار بیشتر هست. حتی این افراد در شمار زیادی از موارد قبل از اینکه از تصمیم خود شناخت کاملی داشته باشند به طور غیرارادی و ناخودآگاه عکس العمل های خلاقانه انجام میدهند.

نمیتوان عکس العمل های این افراد را پیش بینی کرد، زیرا ان ها همیشه از روش های خلاقانه بهره گیری مینمایند. در واقع مغز افراد دارای اضطراب کم توجهی- بیش فعالی مقدار بسیار زیادی به رویداد ها و محرک هایی که محیط اطراف به ان ها وارد می نماید وابسته هست.

آن ها همۀ وقت} در حال رویاپردازی و آزمون احتمالات در ذهن خود میباشند به همین علت در حوزه موسیقی و نویسندگی و کار های دستی خلاقیت بسیار بالایی داشته و معمولا پیروز میباشند. تاریخ نیز نشان داده که افراد دارای چنین اختلالی معمولا افراد پیروزی در کار بوده اند. از افراد معروف مبتلا به این اضطراب میتوان به لرد بایرون، کورت کوبین، جاستین تیمبرلیک، ویل اسمیت و مایکل فلپس اشاره نمود.

بر اساس مطالعات انجام گرفته افراد دارای اضطراب شخصیت دو قطبی Bipolar disorder معمولا دارای قدرت همدردی، معنویت و انعطاف بالایی میباشند. همدردی چیزی هست که در اعماق مغز ما اتفاق افتاده و باعث میشود که درد های دیگران را حس کنیم و این حس در افراد دارای اضطراب شخصیت دو قطبی نسبت به دیگر افراد بسیار قوی تر هست.

تاثیر پدیده حقیقی بینی افسرده نماینده که در بیماران دارای شخصیت دو قطبی باعث می شود که این افراد عکس حقیقی تری از دنیای اطرافشان داشته باشند و در دراز مدت این دیدگاه ها و تصورات تکراری می تواند ان را انعطاف پذیرتر و مقاوم تر سازد. اتفاقی رخ می دهد و شما تجربیات و تصورات خاصی را خواهید داشت

و در صورت تکرار این رخداد، افراد دارای اضطراب دو قطبی بودن شخصیت انعطاف و پایداری بیشتری در مقابل این موضوع خواهند داشت. بیش از 90 درصد افراد معنویت خود را منبع آرامش خود در مواجهه با دنیای پر از آشوب میدانند، اما افراد دارای اضطراب دو قطبی شخصیت بیش از بقیه آرامش خود را در این حوزه جستجو مینمایند

این افراد به علت حس های قوی معنوی خود در آرامش ها و درمان های معنوی قوی تر و بهتر از دیگر افراد عمل می نمایند. از آن جاییکه افراد دارای اضطراب دو قطبی شخصیت عواطف و احساسات بسیار قوی دارند این موضوع در خصوص حس های دیگر نیز صدق میکند و برای نمونه این افراد معمولا از حس بویایی بسیار قوی برخوردار میباشند.

یکی از علامت های اضطراب دو قطبی شخصیت حساسیت شدید هست و افراد دارای این اضطراب معمولا حساسیت شدیدی به بو دارند. در واقع این افراد بو هایی که با رویداد ها و تجربیات خاص در ارتباط میباشند را خیلی سریع تشخیص داده و با بهره گیری از این حساسیت می توانند خاطرات بسیاری را به یاد بیاورند.

قدرت های فراانسانی در افراد دارای شخصیت دو قطبی محدودیت های ظاهری یک مغز تندرست را نادیده میگیرند و این افراد میتوانند تجربیاتی داشته باشند که در یک انسان معمولی دیده نمیشود.

بر اساس مطالعات انجام گرفته در دانشگاه ریکیاویک ایسلند، شمار زیادی از کسانی که از توانایی های شگفت انگیز ای در اساس حل مسائل ریاضی برخوردارند، دارای جنبه هایی از مریضی روان پریشی میباشند. به عبارت ساده تر در بین دانشجویانی که در این دانشگاه حضور داشته و برترین نمرات را در دروس ریاضی دریافت نموده بودند

علامت های مشترکی از مریضی روان پریشی دیده می شدو شمار زیادی از استادانی که در اساس حل مسائل ریاضی از دیگران برتر بودند پیشینه بستری شدن در بیمارستان های روانی را داشتند. جان نَش یکی از معروف ترین ریاضیدانان دوران ما، از اضطراب اسکیزوفرنی رنج میبرد.

درک تصویری نابهنجار نش به مغز او اجازه می داد که ریاضی را از دیدگاهی ببیند که هیچ معلم یا استاد ریاضی نمی توانست تصور آن را بکند. زندگی نش در فیلم ذهن خوشگل A Beautiful Mind در سال 2001 با هنرمندی راسل کرو به عکس کشیده شد. این فیلم نشان می داد که افراد دارای توانایی اعجاب انگیز در حل مسائل ریاضی، جنبه هایی از دیوانگی، جنون و اسکیزوفرنی را در خود دارند

در واقع نورون های مغز افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، درک تصویری بسیار متفاوتی پیدا مینمایند و گرچه در بعضی از موارد می توانند واقعیت را طوری تغییر دهند که به نتایج مثبت و خوشایندی منتهی شود و این همان چیزی هست که ریاضیدانان در استقرا و نتیجه گیری های ریاضی به آن احتیاج دارند.

ذهن های پریشان و مشوش همیشه در حال سیر و سرگردانی میباشند. فرد پریشان برای یک بیدار شدن ساده و بیرون رفتن از اتاق نیز از قبل برنامه ریزی می نماید و فکر می نماید این موضوعات ساده ممکن هست خطرات بالقوه ای را بر سر راه او قرار دهند. به عبارت دیگر در هر لحظه تئوری های توطئه بسیاری در ذهن فرد پریشان وجود دارد.

اما این نوع تفکر، روشی جادویی برای مجبور کردن مغز به شکل دادن جهت های ارتباطی اخیر هست. برای نمونه بر اساس مطالعاتی که بر روی یهودیان اشکنازی انجام شده، که میزان اضطراب در بین ان ها بسیار چندان هست، این گروه قومی معمولا ضریب های هوشی بالایی دارند.

مطالعات دیگر نیز وجود ارتباط بین ضریب هوشی و اضطراب را تایید نموده اند. روی هم رفته می توان ادعا کرد که اختلالات اضطرابی ارتباط مستقیم و غیر قابل یقین با مهارت های زبانی دارند. هم چنین تعیین شده کسانی که به اضطراب اجتماعی دچارند، همدردی بیشتری نسبت به سایرین دارند که به هوش عاطفی بالا و مهارت های زبانی آن ها دلالت دارد.

در خصوص مهارت زبانی بالا در این افراد باید گفت وقتی که فرد پریشان قصد دارد تمامی احساسات و افکار مضطربانه خود را به زبان بیاورد، مغز پریشان او باید تمامی ترس و نگرانی ها را به یاد بیاورد که به قدرت تذکر و حافظه بیشتر و مهارت های تفکر انتقادی منجر خواهد شد.

سندورم توره Tourettes معمولا در فیلم ها و سریال ها به شیوه نادرستی و بعنوان یک رفتار زننده و ادا کردن حرف های رکیک بدون اینکه کنترلی روی ان ها وجود داشته باشد به عکس کشیده می شود. اما مطالعات نشان داده که در ذهن افراد مبتلا به سندروم توره نبردی شناختی و بی اتمام بین وسوسه ها

و کوشش برای بازرسی کردن وسوسه های ناخوشایند وجود دارد. این موضوع باعث می شود که فرد وقتی به صورت فعال در حال جدا کردن وسوسه های خوشایند از ناخوشایند هست از قدرت شناختی بالایی برخوردار باشد و بر روی هر وسوسه خاص هزاران بار بیشتر از یک شخص معمولی تمرکز کند.

بعضی از افراد مبتلا به این سندروم مثل تیم هاوارد، دروازه بان معروف، میتوانند این وسوسه ها را به شیوه هایی فراانسانی بازرسی نمایند. این همان چیزی هست که باعث می شد دقت دیوید بکهام در زمین و شوت کردن توپ به سمت دروازه به مقدار بسیار زیادی افزایش یابد. این اضطراب در بین شمار زیادی از ورزشکاران معروف دیده می شود که قدرت و دقت ان ها را به شدت افزایش داده هست.

بر اساس مطالعات موسسه کارولینسکا، کسانی که در اساس های کاری که احتیاج به خلاقیت بالایی دارد کار مینمایند احتمال اینکه به افسردگی دچار شوند بسیار بیشتر هست. نویسندگان معروف معمولا خود را در اتاق هایشان زندان مینمایند و تنها آشوب همۀ جانبه درونیشان هست که آن ها را همراهی نموده و با آن ها هم تبادل نظر می شود، به همین علت این افراد معمولا به افسردگی دچار میشوند یا میباشند.

اگر چه نمیتوان افسردگی را ستود، اما نمی توان تاثیرات خلاقانه آن را نیز انکار کرد. برای نمونه ونسان ون گوگ آن قدر افسرده بود که گوشش را کند و برای معشوق سابقش فرستاد، اما می توانست تمام افسردگی های و افکار ناخوشایندش را در قالب هنر نقاشی بروز دهد.

همین موضوع نیز در خصوص ادوارد مانش و تابلو معروف جیغ صدق می نماید. ون گوگ و مانش تنها هنرمندانی نبودند که به افسردگی دچار بودند. چارلز دیکنز، ارنست همینگوی، ویرجینیا وولف، تنسی ویلیامز، سیلویا پلت، و احتمالا همه ی نویسندگان اطرافمان به گونه ای از اضطراب افسردگی رنج می بردند. احتمالاً بتوان ادعا کرد که بدون افسردگی هنری نیز وجود نداشت!

وقتی که به اوتیسم فکر می کنید احتمالاً نخستین چیزی که به ذهنتان بیاید فیلم مرد بارانی Rain Man با حضور تام کروز و برادر اوتیسمی اش داستین هافمن باشد. در واقع هوشی که هافمن در فیلم در اساس خواندن کارت های بازی دارد در بین بیماران اوتیسمی چیز غیرطبیعی نیست. معمولا 10 درصد از افراد دارای اضطراب اوتیسم در زمره افراد با هوش حیرت انگیز در اساس ای خاص قرار می گیرند.

در واقع مهارت ریاضی این افراد حتی دانشمندان را نیز متحیر نموده هست. بر اساس مطالعات گسترده ای که در دانشگاه کمبریج انجام شده، کسانی که در حوزه علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی فعال میباشند نسبت به افراد شاغل در دیگر حوزه ها علامت های ابتلا به اوتیسم بیشتری داشته اند یا به عبارت بهتر در طیف آزمایشی اوتیسم نمرات بالاتری را بدست آورده اند. اگر چه این افراد را نمیتوان اوتیسمی نامید، اما احتمال اینکه اضطراب افسردگی شیدایی را تجربه نموده یا بنمایند بیشتر از سایر افراد خواهد بود.

هرگز لب به این ماهی ها نزنید!

علت خارش محل کاشت ابرو چیست؟

9 باور اشتباه رایج درباره تخم مرغ که شاید شما هم پذیرفته باشید

9 ترفند برای برطرف وِز مو بعد سشوار کشیدن

آموزش تهیه چیکن کرایی غذای خوشمزه پاکستانی

پیرزنی که 19 سال در یک توالت عمومی زندگی کرد!

آیا می دانید اولین سوپ آماده دنیا چه بود؟

کشف تبلت باستانی 400 ساله

قتل زن 70 ساله به دست پسر معتادش/ قاتل: او را به شکل شیطان می دیدم!

طراح نان سنگک و شکل تنور آن چه کسی است؟

ماجرای زنی مبتلا به سرطان که شفایش را از حضرت عبدالعظیم (ع) گرفت

روشی برای از بین بردن بوی نم و رطوبت لباس

راز فیتیله پیچ شدن سینمای غرب در هالیوود توسط انگل چه بود؟

12 باور غلط درباره پیشگیری از کرونا

این وعده غذایی را بخورید تا کالری بیشتری بسوزانید!

اویل پمپ چیست و چه کاری در موتور انجام می دهد؟

آیا غیبت امام زمان (عج) امتحان الهی است؟

چیزهایی که باورتان نمی شود در حال تمام شدن هستند!

با این دمنوش ها کلیه و کبد خود را بیمه کنید

چگونه در درمان افسردگی بعد از عمل به خود یاری کنیم؟ + علائم

بچه هایی که نمی توانند بخندند یا گریه نمایند!

خرید این لوازم خانگی یعنی دردسر!

پیروز ترین تولیدنمایندگان خودروی الکتریکی در دنیا + تصاویر

پرسپولیس! ترمز آنتونی استوکس را بکش

15 اشتباه در تمیز کردن خانه که وسایل ما را خراب می نماید

طرز تهیه سس زرشک

با روش نگهداری از درخت بونسای آشنا شوید

قربانی نماهایی که قلب شما را بازیچه دست خود می نمایند!

منبع: ایران ناز